چرخ خیاطیاش را خراب کردم٬ اما به روی خودم نیاوردم. همانجور که بود رهایش کردم و سریع آمدم نشستم پشت میز کامپیوترم و طوری وانمود کردم که ساعت هاست از آن پشت تکان نخوردهام. تا وارد اتاق شد زیر چشمی نگاهش کردم. نگاه زیر چشمیام را درجا دید و فهمید که چرخ خیاطیاش را خراب کردهام. سریع با موس روی چند تا لینک کلیک کردم و صفحه های روبرویم را بالا پایین کردم. آمد پیشم و گفت: «دوچرخه چرا وزنی نداره؟» منظورش را نفهمیدم. گفتم چی؟ اما چشمم را از صفحهی مانیتور بر نداشتم. داشتم نقشم را بازی میکردم. گفت «دوچرخه٬ چرا دوچرخهی آبی وزن نداره؟» بالاخره چشمم رو از مانیتور برداشتم و نگاهش کردم. فکر میکردم مستی چیزی باشد. اما به قیافهاش نمیخورد. گفتم ببخشید کار من بود٬ حواسم نبود زدم خرابش کردم. گفت میخواهد برود و چتر بازی کند. از من پرسید که آیا من هم دوست دارم باهاش بروم. گفتم کجا آخه؟ تا چند دقیقهی دیگر مهمان ها میرسند. انگار اصلا نمیشنید چه میگویم. کوله پشتیاش را برداشت و از در خانه بیرون زد. صدای قدم هایش را شنیدم که به سمت پشت بام میرفت.
آمدم و نشستم روی مبل وسط هال. یک آهنگ آرام گذاشتم و شروع کردم به سیگار کشیدن. فرو رفته بودم توی مبل و خیلی راحت داشتم به سیگارم پک میزدم. تا بحال هیچوقت انقدر راحت نبودم. تقریبا به هیچ چیز فکر نمیکردم. چند سیگاری پشت هم دود کردم و در همون حالت نشسته بودم. زنگ در را زدند. مهمان ها بودند. اما از جایم بلند نشدم. صدای آهنگ را بلند تر کردم و سعی کردم بخوابم. وقتی خوابیدم٬ خواب پنج تا میکروفون سیاه سفید دیدم. انقدر سیاه سفید که چشم هایم را اذیت میکردند. خرگوش ها داشتند پشت میکروفون آواز میخواندند و انگار از وضعیتشان راضی بودند. خواب بسیار ساکتی بود.
دوست داشتم از خواب بیدار نشوم. اما شدم. به دستشویی رفتم و صورتم را شستم. غذای ظهر را گرم کردم. غذایم را خوردم و ظرف ها را شستم. انقدر همه چیز ساکت بود که چیزی جرأت نمیکرد صدایی از خودش تولید کند. ظرف ها را که شستم لباسم را در آوردم و کف آشپزخانه دراز کشیدم. سنگ های کف آشپزخانه خیلی سرد بودند. صدای آب توی لوله ها که از کف آشپزخانه رد میشد به گوش میآمد. اما خیلی دل نشین بود. از زیر یخچال هم باد گرم خوبی میآمد. زیر کابینت چند سوسک مرده بودند. سوسک ها همش میمیرند. اما من نمیخواهم بمیرم. میخواهم همین کف دراز بکشم. باد گرمی به صورت آرایش نکردهام بخورد و صدای آب های کثیفی که توی لوله ها میروند به چاه را بشنوم.